به بهانه هشتم شوال - شناخت اجمالی وهابیت
در خواب به پیامبر صلى الله علیه و آله نشان داد و فرمود که این سبب فتنهى امت توست و وقتی پیامبر نگران شدند با جمله «إِنَّ رَبَّکَ أَحاطَ بِالنَّاس» حضرت را دلگرمی دادند.
پیامبراکرم در خواب، بالا رفتن بوزینگان را از منبر خود دید و بسیار غمگین شد.
مفسّران شیعه و سنّى مراد از شجرهى ملعونه را «بنىامیّه» مىدانند.
امام سجاد علیه السلام فرمود: جبرئیل بوزینهها را بر بنىامیّه تطبیق داد.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله پرسید: آیا این حادثه در زمان من رخ مىدهد؟
پاسخ داد: نه، حدود چهل سال بعد از هجرت تو رخ مىدهد.
در میان بنىامیه هم، آن کس که بیش از همه طغیان کرد و حادثهى کربلا را بهوجود آورد، «یزید» بود و این فاجعه، بزرگترین طغیان در تاریخ بود.
(زیارت عاشورا: اللهم ان هذا یوم تبرکت به بنو امیه ...)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مبغوض ترین و دشمن ترین به اهل بیت و بنی هاشم را بنی امیه دانستند.
از همان ابتدا بنای ناسازگاری با پیامبر و جانشینانش را گذاشتند. خود معاویه هم کمک می داد. مثلا به بهانه گذراندن آب از قبرستان شهدای احد اقدام به نبش قبر حضرت حمزه سید الشهدا کرد.
اهل سنت به چهار شاخه اصلی حنفی، حنبلی، شافعی و مالکی تقسیم میشوند که به مرور زمان برخی از این شاخه ها به دهها زیرشاخه تقسیم شده و هر کدام برای خود به مسلکی جداگانه با عقایدی خاص تبدیل شدند.
وهابیت نیز یکی از فرقههایی است که خود را منتسب به حنبلیها میدانند. (هر چند آنقدر تفاوت رفتار و گفتارشان زیاد شد که حنبلی ها انتساب انها به خود را مردود دانستند)
احمد بن حنبل یکی از 4 امام اهل سنت است.
با خلافت متوکل و دفاع از احمد بن حنبل در احادیث و روش و منشش، و مقاومت او در راه عقیده اش (مخلوق نبودن قرآن) عواطف مردم را به سوی او جلب کرد و به تدریج میان اهل سنت به مقام امامت در عقیده رسید. مدتی بعد از فوت احمدبن حنبل ابن تیمیه تحت عنوان مذهب حنبلی ظهور کرد ولی رفتار و عقائدش به کلی مانع پیشرفت مذهب حنبلی گردید.
از جمله مواردی که ابن تیمیه قائل به آن شد عبارتند از:
1. برای خداوند جسم قائل شده است.
2. ذات خداوند را بسان اجسام، مکاندار دانسته است.
3. خداوند را به اجسام و مخلوقات تشبیه کرده است.
4. عظمت معنوی پیامبر را پس از رحلت وی انکار کرده است.
5. زیارت و شفاعت پیامبر و اولیا و صلحا را انکار کرده است.
6. به اصحاب پیامبر اهانت کرده است.
7. مهمتر از همه اینکه تمام مسلمانان را کافر خوانده است.
سلفیه که پیشوای ایشان ابن تیمیه است، میگفتند:
هر عملی که در زمان پیامبر اسلام وجود نداشته و انجام نمیشده است
بعدا نیز نباید انجام بشود.
مثلا فوتبال ، والیبال و ... از ورزشهای امروزی حرام است چون قبلا نبوده .
ابن تیمیه از این اصل کلی سه قاعده دیگر استخراج و استنتاج کرد:
1. هیچ فرد نیکوکار یا دوستی از دوستان خدا را نباید وسیلهای برای نزدیک شدن به خداوند قرار داد،
2. به هیچ زنده یا مردهای نباید پناه برد و نباید از هیچکس یاری خواست،
3. به قبر هیچ پیغمبر یا فرد نیکوکاری نباید تبرک جست و نباید تعظیم کرد.
بعد از مرگ ابن تیمیه محمد بن عبدالوهاب در سالهای بعد ظهور نمود.
او که در ابتدای تحصیلات مقدماتی اش افکار و عقائد عجیبی را گاهی بر زبان می راند که باعث شد اساتیدش نسبت به آینده او بیمناک شوند. بطوری که می گفتند اگر او به تبلیغ دین بپردازد بسیاری را گمراه خواهد کرد.
بعد از مدتی به بصره رفت و عقائد دینی و مذهبی انان را به سخره گرفت تا جائی که او را بیرون کردند.
در سال 1710 میلادی وزارت مستعمرات انگلیس به 9 نفر از افراد کاردان و زیرک ماموریت داد تا برای جاسوسی در دولتهای اسلامی بروند و با دقت ببینند چگونه می توانند بین مسلمانها نفوذ و ایجاد اختلاف و نزاع کنند.
یکی از آنها همفر بود که سفرنامه اش هم معروف است.
او با محمد بن عبدالوهاب آشنا شد و وقتی دید جوانی خیال پرداز و دارای روحیه قدرت طلبی می باشد و مستعد برای اهداف شوم استعمار انگلیس است او را پر و بال داد. با دادن اطلاعات غلط و امکانات و ثروت زیاد در این جهت شوم سوق دادند.
همین قدر بگویم کم کم تفکر او به عنوان تفکر وهابیت در دنیای اسلام شکل گرفت که نتیجه آن پدید آمدن مجموعه هائی مثل طالبان و داعش و ... شد.
همفر به دروغ به محمد ابن عبدالوهاب گفت:
خواب دیدهام پیغمبر بر منبری نشسته و برای علما سخنرانی میکرد در آن هنگام شما (محمد ابن عبدالوهاب) با سیمائی نورانی وارد شدی و پیغمبر از جای خود برخاست و تو را به اغوش کشید و بر پیشانیات بوسه زد و گفت: ای محمد! تو وارث حقیقی من در تمام امورات دینی و دنیوی مسلمین میباشی. و تو در آن لحظه گفتی: یا رسولالله من نمیتوانم علم و عقیده خود را برای مردم بر ملا کنم و از شر مردم میترسم. پیامبر فرمود: ای محمد! تو از شناختی که بر خویشتن داری برتر هستی و هیچ ترسی به خود راه نده.
از این پس محمد بن عبدالوهاب در خود احساس بزرگی کرد و مصمم به تاسیس مذهبی جدید شد.
وزارت مستعمرات انگلیس دستور داد که محمد بن عبدالوهاب باید دست به کارهای زیر بزند:
1.
فتوا دهد کسی که مذهب محمد ابن عبدالوهاب را نپذیرد کافر شده و جهاد با او فرض
خواهد شد
2. تخریب خانه
خدا
3. شوراندن اعراب علیه حکومت عثمانی
4.
انهدام گنبدهای بارگاه اولیاء
5. ایجاد هرج و مرج در سرزمینهای اسلامی
6. چاپ قرآن تحریفشده
محمد بن عبدالوهاب همه را قانع شد جز دو تا. تخریب خانه خدا و تحریف در قرآن.
فرقه وهابیت رسما توسط محمد ابن عبدالوهاب به همراه محمد ابن سعود از سال 1143 ه.ق تاسیس گردید.
برخی فتاوای شاذ علمای وهابی:
1. تحریم حمل جنازه با آمبولانس.
2. تحریم صله ارحام در اعیاد.
3. تحریم احترام به پرچم:
4. تحریم نصب قاب عکس به دیوار: (چرا که قصد تعظیم در آنها ظاهر است و اصل شرک همین غلوهاست. )
5.
تحریم شستن دستها با صابون قبل از وضو:
6. مبطلِ وضو بودنِ خوردنِ گوشت: (اگر انسان از گوشت شتر چه نر یا ماده آن بخورد، وضویش باطل میشود چه خام باشد یا پخته)
7. جلوگیری از احترام به استاد جنس مخالف:
8. گردش خورشید به دور زمین: (ظاهرا ادله شرعیه اثبات میکند، که خورشید است که به دور زمین گردیده )
9.
تحریم برگزاری روز مادر، تولد، ازدواج:
10. تحریم رفتن به سوی غار حرا: (راه به شرک است)
11. جهاد نکاح: (در جنگ سوریه این واژه به دیگر واژه های انان اضافه شد. جهادی که فقط مخصوص زنان است و در آن برای آسودگی خاطر سلفیها، زنان خود را در اختیار آنها میگذارند.)
12. تحریم خوابیدن زن کنار دیوار:
13. حلال بودن فیلمهای مستهجن به شرطی که بازیگران آن مسلمان باشند.
14. شستن گوشت قبل از پختن بدعت بوده و حرام است.
15. استفاده از کمربند ایمنی حرام است چون مانع قضا و قدر می شود.
16. خوردن گوشت جن حلال است.
17. شنیدن قرآن در محل کار و در حال رانندگی حرام است.
18. روزه برای مناطقی که قطعی مکرر برق دارند واجب نیست.
19. کسی که بر اثر ایدز بمیرد شهید است.
20. حلیت همجنس بازی
21. حرمت خوردن گوجه فرنگی و سمبوسه (چون اینها مسیحی هستند. علامت مسیحیان را دارند)
22. خوردن زعفران جایز نیست.
23. روشن کردن کولر در غیاب شوهر حرام است.
24. دیدن نامزد از راه اینترنت حرام است.
25. اگر چند نفر از شیر یک گوسفند بخورند خواهر و برادر رضاعی می شوند.
جنایات وهابیت در تاریخ:
1. حمله به کربلا و نجف (و ضریح مطهر را کندند و جواهرات و اشیاء نفیس حرم مطهر را که اکثرا از هدایاى سلاطین و بسیار ارزشمند و گرانبها بود، غارت کردند و قریب به 7000 نفر از علما، فضلا و سادات و مردم را کشتند. سپس به سمت نجف رفتند که موفق به غارت نشدند و شکست خورده برگشتند)
2. حمله به طائف
3. تخریب قبور مکه و مدینه و هر گونه آثاری از پیامبر و اهل بیت و صحابه (که این اتفاق چندین نوبت اتفاق افتاد که مهم ترین آنها در سالهای 1322 و 1343 و 1344 بود که منجر به تخریب قبور در بقیع شد)
4. کشتار در حج (وقتی پیام تاریخی امام در برائت از مشرکین را حجاج فهمیدند با شعار الله اکبر و لا اله الا الله برای ادای نماز مغرب راهی حرم شدند. که ناگاه نظامیان سعودی با سلاح سرد به انان یورش بردند. از بالا بر سرشان بلوک و سنگ و ... ریختند. با گازهای خفه کننده به آنها حمله کردند و بهد با به رگبار بستن آنان کشتار زیادی به راه انداختند)
5.
کشتار در افغانستان
6. کشتار در سوریه
تفکر شرک زدائی:
عمده تفکر غلط آنان در این اقدام، بهانه شرک زدائی است. ( کمک از غیر خدا را شرک می دانند)
یعنی فقط پرستش را مخصوص خدا می دانند و بس. لذا بوسیدن و تبرک جستن را شرک می دانند. اگر کسی سجده شکر کند در راه زیارت، آن را شرک می دانند. توسل به معصومین و قبور آنها را شرک می دانند. اگر کسی یا علی بگوید، یا زهرا بگوید، یا حسین بگوید و ... را شرک می دانند و فقط یا الله را جایز می دانند.
استاد قرائتی می فرمودند:
قرآنی که می فرماید: ایاک نعبد و ایاک نستعین (توحید محض) همان قرآن می فرماید: واستعینوا بالصبر و الصلاه یعنی توسل جستن مانعی ندارد و با توحید هم منافات ندارد.
ما توسل به آنها را به عنوان یک وسیله می دانیم و نیز چون خود خداوند فرموده. و الا اگر خداوند نمی فرمود ما هم متوسل نمی شدیم.
پادشاه عربستان در هر سال در ایام حج، امیر الحاج از کشورهای مسلمان را به یک مهمانی دعوت می کرد. در یکی از سالها سید شرف الدین جبل عاملی عالم شیعه جهان نیز دعوت بود. ایشان در بدو ورود قرآنی که جلدش از چرم اصل بود را به پادشاه هدیه داد. پادشاه وقتی آن را باز کرد و دید قران است بوسید.
جناب سید شرف الدین اعتراض کرد و گفت انت مشرک.
پادشاه گفت چرا؟ سید گفت چون چرم را بوسیدی. چرم از گاو است و تو گاو را پرستیدی.
پادشاه گفت کفش من هم از چرم است ولی چرا آن را نمی بوسم؟ بوسیدن چرم بخاطر این است که جلد قران است.
سید فرمودند: در خانه ما از آهن است ولی هیچوقت آن را نمی بوسیم. ولی وقتی به ضریح امام و پیغمبر می رسیم می بوسیم چون زیارتگاه است و متبرک. پس چرا وقتی ما شیعیان ضریح را می بوسیم به ما می گوئید مشرک؟
مقام معظم رهبری:
با بدعت شمردن بنای قبور و زیارت، 2 بار اقدام به تخریب قبور و اماکن مقدسه بقیع کردند. یکی در سال 1220 و دیگری در سال 1344.
تلخی دیگر این است که در میان مجموعه امت اسلامی، کسانی پیدا شوند که با افکار پلید و متحجر و عقب مانده و خرافی خود تجلیل از بزرگان و برجستگان و چهره های ماندگار صدر اسلام را شرک و کفر بدانند. واقعا این مصیبتی است.
اینها همان کسانی هستند که گذشتگان آنها قبور ائمه را در بقیع ویران کردند.
اگر کشورهای اسلامی و خصوصا ایران اقدامات آنها را محکوم نمی کردند و علیه آنها حرکتی نشان نمی دانند الان آثاری از قبر پیامبر هم نبود.
و باز هم در پایان کلام روایت امام هادی علیه السلام را تکرار می کنیم: فرمودند:
ما
کمتر از ناقه ى صالح نیستیم، جسارتِ به ما هلاکت را به دنبال دارد.
بحار/ 50/ 193
ان شاء الله نتیجه خباثتهای شوم دشمنان اهل بیت، نابودی و هلاکت کامل انها خواهد بود به زودی ان شاء الله. همانطور که آقا فرمودند اسرائیل به زودی از صفحه روزگار محو خواهد شد به برکت صلوات بر محمد وال محمد.